شیخ اجل سعدی شیرازی

شیخ اجل سعدی شیرازی

نگاه اجمالی به مقاله شیخ اجل سعدی شیرازی

 سعدی کیست؟

شیخ اجل سعدی شیرازی که ظاهرا در قرن 7 هجری قمری می زیسته است و حدود هشتاد و اندی سال هم عمر کرده است را بدون شک همه می شناسند چرا که نامش با شعر و ادبیات فارسی عجین است. اما بدون شک او نه تنها یک شاعر بلکه یک ادیب، روان شناس، جامع شناس، اهل زهد و در مجموع حکیم است. او پادشاه سخن است و موجز نوشته است به شکلی که بزرگان، کلام او را سهل و ممتنع می دانند یعنی هم ساده است و هم سخت! یعنی نمیتوان به راحتی با این کلمات و این سادگی آنچیزی که او خلق کرده است را دوباره خلق کنیم.

چرا از سعدی می نویسم؟

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

سعدیا گربکند سیل فنا خانه عمر

دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست

 

در یک کلام من عاشق سعدی هستم. برای همین از او می نویسم.

جوانتر که بودم بسیاری از شب ها سعدی می خواندم و بعضا اگر چیزی از کلیات سعدی( گلستان و بوستان سعدی و غزلیات و …) نمی خواندم خوابم نمی برد.  آنچنان کلام این مرد بزرگ در نصیحت کردن نرم و لطیف و دوست داشتنی هست که بیشتر به خواندن گلستان مشعول می شدم.

منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید مفرح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب از دست و زبان که براید که از عهده ی شکرش به دراید

اعملوا ال داوود و شکرا و قلیل من عبادی الشکور

بنده به همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای اورد

ورنه به سزای خداوندیش کس نتواند که به جای اورد

باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزی به خطای منکر نبرد

ای کریمی که از خزانه غیب گبر و ترسا وظیفه خور داری

دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمن این نظر داری؟

 

چرا گلستان سعدی؟

جوانتر که بودم، یک شب، زمانی که در جوانی دل از اغیار خالی بود و آینه دلم هنوز زنگاری نداشت و غم این و آنم نبود، دل به حکایات پر مغز و معنای گلستان سعدی داده بودم، در میان خواندن حکایاتی چند از گلستان با خودم فکر میکردم که چرا شیخ اجل نام این مجموعه را “گلستان” گذاشته اند؟

ناگاه پرده ها بر افتاند. در حالیکه نشسته بودم و مشغول خواندن گلستان،  احساس کردم که دارم در یک باغی در منتهی زیبایی قدم میزنم. هوای لطیفی داشت، درختان تنومند، گلهای بینظیر و صدای بلبلان بلند. انگار لحظاتی در این باغ قدم زدم و سپس از این حال بیرون آمدم.

بله ، حقیقتا خواندن گلستان سعدی مانند قدم زدن در مرغزار و باغ زیبایی است که سعدی خالق آن بوده، باغی بر کلام بی بدیل شیخ اجل استوار شده و استوار خواهد ماند.

سعدی ره کعبه رضا گیر

ای مرد خدا در خدا گیر

بدبخت کسی که سر بتابد

زین در که دری دگر بیابد

 

 

 

 

به اشتراک گذاری این مطلب

منابع و لینک های مرتبط :

نویسنده :

محمدمهدی عرب

محمدمهدی عرب

محمدمهدی عرب هستم. مدیر ارشد دیجیتال، مدیر محصول و هم بنیان گذار شرکت دانش بنیان ایمن موج. می خواهم تجربه هایم را با شما به اشتراک بگذارم!

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *